یزدفردا"چالش مانکن چرا و چگونه بوجود آمد ؟و هرکس در مورد آن قضاوتی دارد و بدون در نظر گرفتن فلسفه وجودی آن ،آن را حرکتی تفریحی می دانند و گسترش آن را به الگو گرفتن از غربی ها نسبت می دهند و متاسفانه بدون در نظر گرفتن معنی و مفهوم آن از آن تقلید می کنیم و یا آن را نفی می کنیم .

یزدفردا"چالش مانکن چرا و چگونه بوجود آمد ؟و هرکس در مورد آن قضاوتی دارد و بدون در نظر گرفتن فلسفه وجودی آن ،آن را حرکتی تفریحی می دانند و گسترش آن را به الگو گرفتن از غربی ها نسبت می دهند و متاسفانه بدون در نظر گرفتن معنی و مفهوم آن از آن تقلید می کنیم و یا آن را نفی می کنیم .
یزدفردا در جهت پاسخ به این پرسش مطلبی پیرامون این موضوع تهیه و وتقدیم مخابان یزدفردا می کند .

  چالش مانکن راهی برای آگاه سازی دنیا نسبت به بیماری ALS بوده است.
هرروزِ یک بیمار ALS یک چالش مانکن هست.

ALS (اسکلروز جانبی آمیوتروفیک)  چیست؟  

ALSیک بیماری عصبی پیشرونده است که سبب زوال تدریجی سلول‌های عصبی‌ای می‌شود که وظیفه کنترل حرکت ماهیچه‌ها را به عهده دارند.

با پیشرفت بیماری،‌ افراد مبتلا رفته‌رفته توانایی کنترل حرکت ماهیچه‌هایشان را از دست می‌دهند. به عبارت دیگر، با مرور زمان فرد مبتلا آرام‌آرام توانایی‌های حرکتی خود را از دست می‌دهد.

البته توانایی تفکر و حافظه این افراد معمولا تحت تاثیر این بیماری قرار نمی‌گیرد.

به‌علاوه،‌ این بیماری مسری نیست و جزو سرطان‌ها نیز به شمار نمی‌رود ALS به اقتباس از نام بازیکن معروف بیسبال آمریکایی که به این بیماری مبتلا شده بود به «بیماری لو گریگ» (Lou Gehrig) نیز معروف است.

گریگ، بر اساس اطلاعات مندرج در وب سایت شخصی‌اش، نخستین علائم بیماری راسال ۱۹۳۸،‌ یعنی حدود ۳۵ سالگی،‌ نشان داد و البته پزشکان به مدت یک سال نتوانستند بیماریش را تشخیص دهند. او سرانجام سال ۱۹۴۱ در ۳۷  
سالگی به دلیل همین بیماری درگذشت.


و جالبتر اینکه خبرهایی از چالش مانکن ایرانیان است.

 

افتضاح چالش مانکن در اتاق جراحی و کنار بیمار در ایران! + عکس جنجالی چالش مانکن

 

 

گروهی 10 نفره با اجرای چالش مانکن در اتاق عمل جان مادر و نوزاد در حال به دنیا آمدن را به خطر انداختند. یکی در اتاق عمل چالش مانکن می دهد فردی دیگر با جسد تشریح شده عکس سلفی میگیرد و پرستار از بیمار فیلم میگیرد و در شبکه های اجتماعی پخش می کند اینجا چه خبر است؟!


 


افتضاح چالش مانکن در اتاق عمل و ماجرای مانکن سازی در بیمارستان

چالش بی اخلاقی در برخی اقشار حاضر در جامعه پزشکی که از عکس های یادگاری دانشجویان این بخش با اجساد تخت تشریح رواج گرفت، این بار با بازی تیم 10 نفره پزشکی با جان مادر و نوزاد در حین عمل، به اوج رسیده است.

حالا همه سکوت کرده اند، مثل همان موقع که سرشان را با تاسف تکان می دهند که یعنی عزیزتان مرد، یعنی کاری از دستمان بر نمی آمد و هرچه بود انجام دادیم و بعدش که “آقا اینجا بیمارستان است و رعایت کنید و هیس و …”. ما که در نقش همراه بیمار، نهایت رعایت نکردمان کمی سر و صدا است و گریه و آنطرف خط، نهایت رعایت نکردنشان، رفتن مان زیر خاک است. نه اینکه معتقد باشیم دنیای پزشکی مملو از قصور و تقصیر و مشکلات است، که اما روی لباس و فرهنگ سپید، کوچکترین لکه هم فراوان به چشم می آید و آنقدر که برخی مسئولان شهرک غرب نشین در ساعات اداری، برایمان از ضرورت ارتقاء فرهنگ سیاسی و رسانه ای و اجتماعی می گویند، برای دانشجویان رشته های مرتبط شان، کلاس می گذاشتند، چنین وقایعی رخ نمی داد. کلیپ، با تمی از آهنگ و صدای نوزادی تازه به دنیا آمده تلفیق شده؛ حرفه ای به تمام معنا. 10 نفر و کمی بیشتر، برایمان “چالش مانکن” ساخته اند در حد هالیوود و پاسخ به اینکه جان مادر و کودک و آمپول در دستان تیم پزشکی که آماده تزریق است و بقیه حواشی اش، چه اهمیتی دارد. افتضاح چالش مانکن در اتاق جراحی و کنار بیمار در ایران! + عکس جنجالی چالش مانکن
چالش مانکن در اتاق عمل
همین که باید خدا را شکر کنیم که چالش های سابق از قبیل سطل آب یخ آنقدر رواج نیافت که پایش به شبکه های اجتماعی نوظهور باز شود و سر از اتاق عمل و بیمارستان در بیاورد، برایمان کافی است و صد البته، این بی فرهنگی یک پروسه توسعه یافته در سالهای اخیر است، نه یک پروژه با تعدادی عوامل سبزپوش و یک اتاق به ظاهر یا واقع، عمل. از سلفی با مرده تا فیلم های خصوصی اتاق عمل
همه چیز از عکس های یادگاری و خویش اندازهای برخی دانشجویان پزشکی با پیکرهای بی جان خوابیده بر روی تخت تشریح شروع شد؛ عکس هایی که با افتخار در فضای مجازی منتشر و نقطه آغازی شدند برای فغان از بی اخلاقی در برخی بخش های جامعه پزشکی. در این بین اما عدم برخورد قاطع با متخلفان و سکوت و بی تفاوتی مسئولان وزارت بهداشت باعث شد، متخلفان کار را فراتر بگذارند و این بار به جای بازی با آبروی بیماران، جان و سلامتشان را به بازی بگیرند. افتضاح چالش مانکن در اتاق جراحی و کنار بیمار در ایران! + عکس جنجالی چالش مانکن افتضاح چالش مانکن در اتاق جراحی و کنار بیمار در ایران! + عکس جنجالی چالش مانکن
از چالش مانکن تا سلفی گرفتن با جسد تشریح شده
 در آن ایام که برخی دانشجویان امروز و پزشکان آینده، اخلاق را در کلاس های درس به چالش می کشیدند و با اعضای بدن اجساد خوابیده بر تخت تشریح عکس یادگاری می انداختند، مسئولان وزارت بهداشت عمدتا در فکر توزیع منابع سلامت در بین پزشکان و پرداخت کارانه های چند صد میلیونی بودند تا شاید کمی از حجم دریافت زیر میزی ها کم کنند. عدم برخورد با متخلفان باعث شد تا برخی پزشکان و کادر درمانی پا را فراتر گذارند و با به چالش کشیدن اخلاق پزشکی، شخصی ترین اتفاقات اتاق عمل را فیلم برداری کرده و در شبکه های اجتماعی منتشر کنند؛ کلیپ هایی که به سرعت در فضای مجازیدست به دست شد و جامعه پزشکی را بار دیگر به چالش بی اخلاقی کشاند و البته اثرات سوء خود را در جامعه به جا گذاشت. چالش مانکن، از جیمی واردی تا دکتر ایرانی
 جیمی واردی که گل شیرجه ای خود را به اسپانیا زد، لحظاتی مکث کرد و به تبع آن، بقیه بازیکنان تیم ملی انگلستان هم ایستادند تا بینندگان این بازی در ایران و دنیا، با چنین چالشی بیشتر آشنا شوند. اما استادیوم کجا و اتاق عمل کجا؟! در سکوت مسئولان وزارت بهداشت و در سایه عدم برخورد قاطع و کافی با متخلفان قبلی، عده ای که تا دیروز آبروی افراد را سیبل شادی های لحظه ای خود کرده بودند پا را فراتر بگذارند و این بار در اقدامی غیر اخلاقی چالش نوظهور مانکن را به اتاق عمل ببرند و جان مادر و نوزاد تازه متولد شده ای را بازیچه تفریح خود کنند.
فیلمی که اخیرا در شبکه های اجتماعی منتشر شده و پزشکان و پرسنل اتاق عمل را در حال انجام چالش مانکن نمایش می دهد؛ روایت لحظاتی است که می تواند جان مادر و نوزاد را به خطر بیندازد و زندگی یک انسان را به تباهی بکشاند و “گلدن تایم” یک جراحی را تبدیل به فان تایم کند.
در این شرایط که بازی کودکانه عده ای بی اخلاق، جان دو انسان را به مخاطره انداخته است، بازهم مسئولان وزارت بهداشت سکوت اختیار کرده اند و به جای برخورد قاطع با متخلفان و برچیدن این دست بی اخلاقی ها در بدنه بهداشت و درمان، آنرا کتمان می کنند. ساختگی بودن فیلم یا ساختگی بودن استدلال ها


 عباس زارع نژاد مدیر کل روابط عمومی وزارت بهداشت، این فیلم را ساختگی می داند اما در تشریح دلایل خود می گوید که” در اتاق عمل ثانیه ها تعیین کننده است و پرسنل باید تمام تمرکزشان برای حفظ جان بیمار باشد.”

وی در ادامه بیان استدلال های خود تاکید می کند:احتمالا این برنامه کارگردانی شده و اصلا بیماری در کار نیست و همانطور که پیداست مانیتور اتاق عمل خاموش است و مشخص است همه در حال فیلم بازی کردن هستند و اصلا جراحی انجام نمی شود.


به گفته مشاور وزیر بهداشت، البته اصل موضوع مورد نقد است و محیطهای درمانی به هیچ وجه جای اینگونه رفتارها نیست و کسی نباید از این فضاها برای انجام این برنامه ها استفاده کند. مانیتور خاموش است یا نیست ؟ مسئله این نیست!


 اظهارات مدیر کل روابط عمومی وزارت بهداشت درحالی در توجیه اقدام غیر اخلاقی این افراد مطرح می شودکه گویا این مقام مسئول حتی زحمت یکبار دیدن فیلم را نیز به خود نداده و شاید بر اساس شنیده هایش اقدام به اظهار نظر کرده است. چرا که آنگونه که دکتر زارع نژاد میگوید، مانیتورهای اتاق عمل خاموش نیستند و مسئولان وزارت بهداشت با اندکی وقت گذاشتن و تامل میتوانند روشن بودن مانیتور اتاق عمل را به چشم ببینند. افتضاح چالش مانکن در اتاق جراحی و کنار بیمار در ایران! + عکس جنجالی چالش مانکنحال حتی اگر مانیتور هم فعال نباشد، آن نوزاد تازه به دنیا آمده (اما تمیز شده) چگونه در این فیلم ساختگی نقش بازی می کند و 10 نفر پرسنل پزشکی، چگونه شرایط را برای اجرای چنین چالش مضحکی، در یک اتاق عمل خالی فراهم دیده اند؟! تصاویر چالش مانکن 10 نفره پزشکی در اتاق عمل

[ منبع این مطلب سایت تاپ ناز می باشد، برای مشاهده متن اصلی مطلب روی این قسمت کلیک کنید ]

برای نمایش تمام اخبار مرتبط با عنوان «افتضاح چالش مانکن در اتاق جراحی و کنار بیمار در ایران! + عکس جنجالی چالش مانکن» اینجا کلیک کنید. توضیحات:
مطلب فوق در سایت تاپ ناز منتشر شده و صرفا در این سایت بازنشر شده است. چنانچه به خبر فوق اعتراض دارید برای حذف آن روی این قسمت کلیک کنید.

چالش مانکن و عصر يخ‌بندان مانکن‌ها!

 

 

«دنياي مجازي حالا دقيقا وضعيتي مثل آزمايش‌هاي مشهور پل ميلگرام را پيدا کرده که در آن آدم‌ها بدون فکر، تقليد مي‌کنند و بي‌‌اطلاع، هم‌رنگ جماعت مي‌شوند تا از قافله روزگار عقب نمانند.»

 


هفته‌نامه چلچراغ: «همه چيز از انتشار يک ويديوي ساده توسط دانش‌‌آموزي در فلوريداي آمريکا شروع شد. ويديو چند دانش‌آموز را در حالي نشان مي‌داد که هر کدام در حين انجام عملي در جاي خود ميخکوب شده بودند؛ انگار زمان براي آنها از حرکت ايستاده باشد. اين خلاقيت ساده آن‌ قدر به مذاق کاربران دنياي مجازي خوش آمد که ظرف کمتر از چند روز همه به فکر توليد ويديوهايي از جمع‌هاي فريزشده خود افتادند و تب اين چالش عجيب و بي‌هدف مثل يک بيماري همه‌گير به جان کاربران دنياي مجازي افتاد؛ چالشي که از کاربران تصويري مشابه مانکن‌هاي موجود در ويترين فروشگاه‌ها را ترسيم مي‌کرد؛ البته نه لزوما به همان بي‌نقصي و خوش‌اندامي. از آمريکا گرفته تا اروپا و آسيا، پير و جوان به فکر افتادند که خلاقيت و جذابيتشان را تحت عنوان «چالش مانکن» به رخ دوستان مجازي‌شان بکشانند. دنياي مجازي به سرعت برق و باد آغوش خود را به روي اين چالش باز کرد؛ همان‌ طور که از هر چالش سرگرم‌ کننده ديگري به‌ گرمي استقبال مي‌کند.
چالش مانکن حالا بسياري از سلبريتي‌هاي دنيا را درگير کرده است. اين حرکت جمعي آن‌قدر در نظر کاربران مجازي جالب و مهيج آمده که بسياري از سياستمداران هم تصميم گرفته‌اند براي جلب نظر مخاطبانشان با اين چالش همراهي کنند و خودشان را شوخ‌طبع و با حال نشان دهند. مشهورترين آنها ويديويي بود که در مراسم اهداي مدال آزادي به ۲۱ چهره مشهور در کاخ سفيد ضبط شد و از اوباما گرفته تا بيل گيتس و تام هنکس و رابرت دنيرو را ميخکوب‌ شده، در حال همراهي با اين چالش نشان مي‌داد. سايت‌هاي خبري بلافاصله شروع کردند به رتبه‌بندي بهترين ويديوهاي ضبط‌ شده تحت عنوان چالش مانکن، تا با تمام قوا به اين رقابت ديوانه‌وار دامن بزنند. حالا همه چيز براي جهاني شدن يک سرگرمي مهيج در دنياي مجازي مهيا بود؛ چه چيز بهتر از چالشي که دورهمي‌هاي خسته‌ کننده دوستانه و خانوادگي و حتي کاري را به محلي براي خودنمايي‌هاي خنده‌آور در شبکه‌هاي اجتماعي تبديل مي‌کند و صدها لايک و فرند و فالوئر را براي عاشقان اينستاگرام و فيس‌بوک و توييتر به ارمغان مي‌آورد؟
چالشي برآمده از دل ماتريکس
رسانه‌هاي بين‌المللي ويديوهاي منتشر شده تحت عنوان چالش مانکن را با صحنه‌هاي شليک گلوله در فيلم‌هاي علمي‌ - تخيلي مقايسه کرده‌اند. چالش مانکن در خوش‌ساخت‌ترين و خلاقانه‌ترين شکلش به نماهاي مشهور فيلم‌هايي مثل «ماتريکس»، «مردان ايکس» و «گم‌شده در فضا» شبيه مي‌شود که در آن قهرمانان و ضدقهرمانان فيلم مثل ربات در جاي خود ميخکوب مي‌شوند. عده‌اي ديگر هم اين چالش را الهام‌ گرفته از سريال پرطرفدار اين روزها «وست ورلد» مي‌دانند که شاهکار جديد شبکه HBO و ساخته ذهن جاناتان نولان مشهور است و در آن شخصيت‌هاي رباتيک مي‌توانند ناگهان در جاي خود متوقف شوند. گذشته از اين موارد، ويديوهاي مشابه ديگري هم در سال‌هاي اخير در فضاي مجازي منتشر شده که البته هيچکدام سر و شکل چالش به خود نگرفته و در ميان کاربران، ويروسي نشده است. چالش مانکن در فرم بين‌المللي خود با آهنگ «بلک بيتلز» در پس‌زمينه همراه مي‌شود اما در شکل وطني معمولا محدوديتي براي انتخاب موسيقي نيست؛ هر چه شادتر و فانتزي‌تر، بهتر.
سرگرمي و ديگر هيچ
چالش مانکن با حضور سلبريتي‌هايي مثل کريستيانو رونالدو، ادل، پل مک‌کارتني، بريتني اسپيرز و الن ديجنرس پوشش رسانه‌اي گسترده‌اي پيدا کرده و همين مسئله به ويروسي شدن هر چه بيشتر آن دامن زده است. پرطرفدارترين اين ويديوها مربوط به تيم‌هاي ورزشي بزرگ دنياست که در رختکن، سالن بدن‌سازي و حتي در زمين بازي تصاوير جالبي را از چهره‌هاي فريز شده خود ثبت و منتشر کرده‌اند. اين استقبال گسترده باعث شده که نشريه تلگراف در سايت خود يک نظرسنجي درباره چالش‌هاي مجازي برگزار کند. در اين نظرسنجي از کاربران پرسيده شده که آيا در چالش‌هاي مجازي شرکت مي‌کنند يا خير. سه گزينه مقابل کاربران قرار دارد: «بله»، «خير» و «فقط اگر بنا به دلايل خيرخواهانه باشد.» در کمال تعجب از بين حدود ۱۵ هزار رأي‌ دهنده، ۵۲ درصد کاربران گزينه بله را انتخاب کرده‌اند و فقط ۱۷ درصد، دلايل راه‌اندازي يک چالش را براي شرکت در آن قابل اهميت دانسته‌اند. ۳۱ درصد از کاربران هم به اين پرسش جواب منفي داده‌اند. اين نظرسنجي تا حدي مي‌تواند نشان‌گر آن باشد که شرکت در چالش‌هاي مجازي براي اغلب کاربران فقط حکم سرگرمي را دارد و هدف مهم‌تري را دنبال نمي‌کند.
بدعت‌ها و بدايع مانکن‌ها!
يکي از نکات جالب چالش مانکن قابليت ويژه آن در ترغيب به مشارکت جمعي است. يکي از پرطرفدارترين ويديوهاي مرتبط با اين چالش که در يوتيوب ميليون‌ها بازديد داشته، گروهي از مسافران مترو لندن را نشان مي‌دهد که در يک لحظه با هم هماهنگ شده‌اند و در واگن‌هاي پرازدحام مترو، صحنه‌اي جالب را به نمايش گذاشته‌اند که فقط در فيلم‌هاي علمي - تخيلي مي‌توان مشابهش را پيدا کرد. مورد پرطرفدار بعدي مربوط به يکي از کلاب‌هاي پرطرفدار لاس‌وگاس است که معلوم نيست چه کسي، با چه تمهيدي توانسته جماعت از خود بي‌خودِ حاضر در اين کلاب را راضي به همکاري کند و صحنه‌اي عجيب را در يک فضاي عجيب‌تر به تصوير بکشد. براي تک‌تک آدم‌هاي حاضر در کلاب هم سناريويي خاص تعريف شده؛ مثلا مردي را در حال خواستگاري از خانمي مي‌بينيم، در حالي‌ که زانو زده و حلقه‌اي را مقابل همسر آينده‌اش گرفته است.
با تمام اين اوصاف، چالش مانکن فقط اسباب خنده و سرگرمي نبوده و گاهي هم براي شرکت‌کننده‌هاي خود دردسرساز شده است. بارزترين نمونه اين دردسرها اتفاقي است که براي دو نفر از اعضاي سازمان دفاع مدني سوريه يا همان کلاه‌سفيدها افتاد. آنها ويديويي از خود منتشر کردند در حالي‌ که در حالتي فريز شده مشغول کمک‌رساني به يکي از قربانيان انفجارهاي سوريه بودند. قرباني در اين ويديو خاک‌آلود است و اين‌طور به نظر مي‌رسد که بسيار درد مي‌کشد. اين دو امدادرسان موقع ضبط ويديو هرگز گمان نمي‌کردند که همين تصاوير ساده که براي سرگرمي ضبط شده، قرار است به چه تفاسير و برداشت‌هاي سياسي عجيب و غريبي منتهي شود. تعدادي از رسانه‌هاي خبري ادعا کرده‌اند که اين ويديو با مقاصدي خاص منتشر شده و قصد داشته درد و رنج مردم سوريه را بيشتر از حد طبيعي نشان دهد. گروه ديگري از رسانه‌ها هم از همين ويديوي نمايشي براي بالا بردن آگاهي جوامع بين‌المللي از رنج مردم سوريه استفاده يا شايد سوءاستفاده کرده‌اند. سرنوشت اين دو کلاه‌سفيد مي‌تواند درس عبرتي براي ساير شرکت‌کننده‌هاي اين چالش باشد و به آنها يادآوري کند که آن‌ چه ثبت مي‌کنند، ممکن است روزي عليه خودشان استفاده شود!
ميل مبهم هوس
نشريه نيويورک پست در تحليلي چالش مانکن را «هوس جديد ذهن مشوش فضاي مجازي» ناميده است. نويسنده اين مقاله، اين چالش پرطرفدار را ساخته ذهن يک بچه‌دبيرستاني دانسته که احتمالا خودش هم نمي‌دانسته چه کار مي‌کند و فقط مي‌خواسته کمي با دوستانش خوش باشد. جاسمين کاوينز ۱۶ساله مبدع چالش مانکن در اين‌باره به نيويورک پست گفته: «يک روز يکي از هم‌کلاسي‌ها وارد کلاس شد و همان‌طور بي‌حرکت جلو کلاس ايستاد. بعد من و دوستانم تصميم گرفتيم به او ملحق شويم و ژست‌هاي احمقانه بگيريم. اين شد که چالش مانکن شکل گرفت.» جاسمين بعد اين ويديو را در اکانت توييترش منتشر مي‌کند. اول ساير کلاس‌هاي مدرسه از او الگو مي‌گيرند، بعد مدارس ديگر و بعد کم‌کم کل دنيا! جاسمين در اين‌باره مي‌گويد: «ما فکر مي‌کرديم اين يک چالش محلي است. وقتي فهميديم قرار است جهاني شود که بيانسه، خواننده مشهور در آن شرکت کرد.» حتي هيلاري کلينتون و اعضاي کمپينش هم در اين چالش شرکت کردند، به اين اميد که دل جوان‌ترها را به دست بياورند و رأي جمع کنند. اما ظاهرا ويديوي هيلاري و دوستانش از جذابيت کافي براي جلب توجه جوان‌ها برخوردار نبوده است.
کوين الوکا، سرپرست بخش فرهنگ و ترند يوتيوب، در اين‌ باره گفته: «شرکت در چالش‌هاي مجازي براي جوان‌هاي امروزي به يک ضرورت تبديل شده؛ کنجکاوند و دوست دارند هر چيز جديدي را امتحان کنند. اين وسوسه کم‌کم به مسن‌ترها هم سرايت مي‌کند و وادارشان مي‌کند براي به‌ روز بودن و جوان به نظر رسيدن با چالش‌هاي روز همراه شوند. صرف نظر از چالش‌هايي مثل چالش سطل آب يخ که با تحريک عواطف انساني ابعادي جهاني پيدا کردند، چالش‌هايي در فضاي مجازي ويروسي مي‌شود که قابليت بازتوليد داشته باشد و به کاربران امکان بروز خلاقيت بدهد. چالش‌هاي پرطرفدار در مکان‌هاي مختلف قابليت اجرا دارند؛ از استاديوم‌هاي ورزشي تا رستوران‌ها و خانه‌ها. اين چالش‌ها ايده جذابي دارند و توجه سلبريتي‌ها را جلب مي‌کنند؛ چرا که اغلب سلبريتي‌ها به دنبال سوژه‌هاي سرگرم‌کننده هستند تا تعداد مخاطبانشان را به‌ ويژه در شبکه‌هاي اجتماعي بالاتر ببرند. ماجرا تا جايي ادامه پيدا مي‌کند که کاربران از چالش خسته شوند و احساس کنند همه گزينه‌هاي خلاقانه موجود را درباره آن امتحان کرده‌اند. اين‌جاست که عمر چالش براي هميشه به پايان مي‌رسد و به همان سرعتي که آمده، از خاطره‌ها محو مي‌شود.»
بالاتر از سياهي
کاربران دنياي مجازي حالا هر روز به يک چالش تازه دعوت مي‌شوند؛ هر چه مضحک‌تر و خنده‌دارتر، پرطرفدارتر. بعضي‌ها مثل چالش آخرين کتابي که خوانديم، يا بهترين فيلمي که ديديم، چندان توجه کاربران عام را به خود جلب نمي‌کند اما مواردي مثل چالش عکس سياه و سفيد يا چالش عکس بدون آرايش به سرعت برق و باد ويروسي مي‌شود و تا مدت‌ها کل دنياي مجازي را با خود درگير مي‌کند. همين چند وقت پيش بود که چالش عکس سياه و سفيد براي ما با هشتگ سياه و سفيد و براي انگليسي‌زبان‌ها با هشتگ بلک اند وايت در دنياي مجازي به راه افتاد و اغلب کاربران بدون آن‌که از فلسفه آن چيزي بدانند، با آن همراه شدند. حتي چالش‌هاي هدفمند و فراگيري مثل چالش سطل آب يخ که قرار بود عوايدي را براي کمک به بيماران اي‌ال‌اس به همراه داشته باشد هم ظرف چند روز از طرف تعداد قابل توجهي از کاربران به ابزاري براي خودنمايي و شوخي و خنده و سرگرمي تبديل شد؛ موضوعي که به نظر مي‌رسد هدف اصلي آدم‌ها از حضور در اين دنياي بي‌دروپيکر باشد. دنياي مجازي حالا دقيقا وضعيتي مثل آزمايش‌هاي مشهور پل ميلگرام را پيدا کرده که در آن آدم‌ها بدون فکر، تقليد مي‌کنند و بي‌‌اطلاع، هم‌رنگ جماعت مي‌شوند تا از قافله روزگار عقب نمانند.»

 

طنز؛ چالش مانکن و چالش‌های نو

 

طنز
 
خارجی‌ها تخصص ویژه‌ای در دزدیدن افتخارات ما و سند زدن آن به نام خودشان دارند. یکی‌اش، همین چالش مانکن که واقعا از اکتشافات بزرگ ما در ایران زمین است و قرن‌هاست در ایران به همین شکل اجرا می‌شود. البته شاید تنها فرقش با جهان این است که درجهان، چالش مانکن امری است فردی و خصوصی اما در ایران مثل هرموضوع دیگری چالشی است دولتی یا نیمه‌دولتی! سال‌هاست هر رویدادی در ایران رخ می‌دهد، عده‌ای از مقامات این چالش را انجام می‌دهند.
 
مثلا وقتی دو قطار با هم تصادف می‌کنند، وزیر راه و مدیرکل راه‌آهن با هم این چالش را انجام می‌دهند و عین مانکن‌ها بی‌حرکت و بی‌صدا می‌ایستند به اصحاب رسانه و مردم نگاه می‌کنند؛ یا وقتی موضوع گم‌شدن دکل نفتی پیش آمد، دیده شد که مسئول محترمی درهمان حالی که آب را می‌ریخت، جایی که می‌سوخت ژست چالش مانکن به خودش می‌گرفت. طوری که با آب هدرداده‌اش می‌شد کلی زیرآبی رفت. البته فقط ایرانی‌ها نیستند که از این کارها بلدند. شنیده شده وقتی احمدی‌نژاد در سفارت کوبا، ٥ صفحه در دفتر یادبود فیدل کاسترو قلم‌فرسایی می‌کرد، سفیر کوبا اول بال بال زد و بعد چالش مانکن را انجام داد. آن هم با وجود دستاوردهای انقلاب کوبا، خیلی شیک و مجلسی!
چالش مانکن به همین یکی، دو مورد ختم نمی‌شود. وقتی دلار گران می‌شود، رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد این چالش را انجام می‌دهند، وقتی در مورد املاک شهرداری و مسائل حاشیه‌ای آن چیزی منتشر می‌شود، شهردار و برخی اعضای شورای شهر کنار دریاچه مصنوعی چیتگر به این چالش می‌پیوندند. وقتی تیم‌های فوتبال تحت هدایت مایلی‌کهن نتیجه نمی‌گیرد، او هم چاره‌ای ندارد جز این‌که... نه نه. ایشان تحت هیچ شرایطی کم نمی‌آورد و باز هم بر‌و‌بر تو چشم آدم نگاه می‌کند و کی‌روش و برانکو و قلعه‌نوعی و فردوسی‌پور و... را در ناکامی‌اش مقصر می‌داند. اگر یک نفر به ایشان امکانات اکازیون چالش مانکن را یادآوری کند، بد نیست.
حالا ما تصمیم گرفتیم چند چالش جدید ثبت و معرفی کنیم باشد که خدا روزی‌مان را جای دیگری بدهد!
چالش زبان‌درازی: این چالش نوعی جایگزین برای چالش ریختن آب آن‌جا که می‌سوزد، است و در آن فرد مورد نظر اسم رقیب یا دشمنش را با هشتگ می‌نویسد و سپس رو به دوربین زبان‌درازی می‌کند. حداقل ١٠ثانیه. پیشنهاد ما این است که در وزارت نفت کسی با هشتگ‌های عربستان و اوپک این چالش را انجام دهد.
چالش کله خر!: در این چالش افراد باید عروسک خر یا الاغ تهیه کنند و کله عروسک را بگذارند روی سرشان و عکس بیندازند. از این طریق به طرف مقابل حالی کنند تصمیمش خرکی بوده و حالا باش تا صبح دولتت بدمد. پیشنهاد برای شروع این چالش: همه با هشتگ # سنا_کنگره_ آمریکا درخصوص تمدید تحریم‌ها علیه ایران به این چالش پیوسته و به آنها حالی کنند تصمیم‌شان خرکی بوده!
چالش شاخ درآوردن روی سر: در این چالش شما در برابر هر خبر یا سخنرانی حیرت‌آوری دو انگشت‌تان را به نشانه شاخ درآوردن می‌گذارید روی سرتان و عکس می‌گیرید که به طرف بفهمانید حرفت شاخ درآر است. مثلا وقتی الله‌کرم گفت، کوروش وجود خارجی ندارد، شما می‌توانید با هشتگ الله‌کرم به این چالش بپیوندید!
منبع : روزنامه شهروند

 

چالش مانکن بدنبال چیست؟

 

روزنامه معین چاپ استان گیلان در شماره دوشنبه اول آذرماه، مطلبی در قسمت سرمقاله با عنوان چالش مانکن بدنبال چیست؟ به قلم صاحب مقصودی در ارتباط با چالش جدید مانکن که در مسابقات مختلف فوتبال، بسکتبال و ... از سوی بازیکنان به نمایش گذاشته می شود، منتشر کرده است.  در رقابت های جام حذفی فوتبال کشورمان در مرحله یک هشتم نهایی، خارج از بحث غول کشی و رونمایی از پدیده ای جدید به نام نفت و گاز گچساران در مرحله یک چهارم نهایی و یا اتفاق عجیبی که تیم فوتبال شهرداری ماهشهر رقم زد و در دیداری که میزبان بود، حضور نیافت، یک پدیده نادر دیگر نیز رخ داد.
بعد از گل هایی که محمد نوری و فرزاد حاتمی در دیدار تیم تراکتورسازی مقابل برق نوین شیراز به ثمر رساندند، در یک اقدام هماهنگ بازیکنان تیم سرخپوش تبریزی چالش مانکن را به اجرا گذاشتند. این چالش طی روزهای اخیر در فوتبال جهان رواج پیدا کرده و در آخرین مورد بازیکنان تیم ملی انگلستان در بازی دوستانه با اسپانیا شادی گل دوم خود را به این شیوه انجام دادند. اما این چالش بدنبال اثبات چیست؟
فراگیر شدن اینترنت و گستردگی فضاها و شبکه های مجازی باعث شده هر روزه چالش های جدیدی روانه بازار شود، این چالش های اینترنتی دیگر اپیدمی شده و همه را از هنرمند و تاجر گرفته تا سیاستمدار و ورزشکار را درگیر خود کرده است.
پیشتر چالشی به نام سطل آب یخ مرسوم شده بود که بر مبنای آن افراد دعوت شده به آن چالش می بایست یا ظرف مدت 24 ساعت یک سطل آب یخ را بر روی سر خود خالی می کردند و یا اینکه به جای اینکار مبلغی پول - معمولاً حدود 100 دلار - را جهت مبارزه با بیماری موسوم به ALS اهدا نمایند. البته از اهدای پول توسط افرادی که چالش را با خالی کردن سطل آب نیز تکمیل می کردند نیز استقبال می شد.
این ایده خوبی برای توجه جهانیان به این بیماری خاص بود. وقتی فردی چالش یاد شده را تکمیل می کرد، می بایست چندین نفر دیگر - معمولاً سه نفر- را به این چالش دعوت می کرد، که همین موضوع سبب گشته هر روز افراد بیشتری در آن شرکت نمایند حتی چهره های شاخص سیاسی و اجتماعی و ورزشی.
اما این روزها در جدیدترین نسخه چالش اینترنتی، از کاربران خواسته شده در هر حالتی هستند بدون حرکت بمانند و هیچ کاری انجام ندهند! در حقیقت همان مجسمه بازی دوران کودکی مان را تحت عنوان چالش جدید اینترنتی در بوق و کرنا کردند.
این چالش که عمرش هنوز به یک ماه هم نمی رسد تا همین یکی دو هفته گذشته بیشتر ویدئوهایش مربوط به مدارس و پارک ها بود اما در این هفته ویدئوهایی از مسابقات ورزشی آماتور نیز توئیت شد که در آن شاهد به اجرا درآمدن چالش مانکن بودیم و این مهم ادامه یافت تا اینکه این روزها در رقابت های بسکتبال NBA و یا لیگ برتر انگلیس و حتی جام حذفی خودمان هم، شاهد به اجرا درآمدنش هستیم.
اگرچه چالش سطل آب یخ باعث شناسایی و کمک مالی فراوان به بیماری ALS شد ولی در چالش مانکن چنین نگاه جهان شمولی دیده نمی شود و تنها می توان گفت این چالش شیوه ای جالب برای ثبت لحظه های زندگی در هر موقعیت و شرایطی است، شاید کاهش سرعت لحظات زندگی مان گاهی بد نباشد ولی قطعا اگر ایده ای خلاقانه تر پشتش نهاده می شد، شاهد بروز پدیده ای جدید در هزاره سوم می شدیم.

 

چالش مانکن در آموزش‌وپرورش

 

 

جامعه > آموزش - روزنامه وقایع اتفاقیه در یادداشتی به قلم نرگس ملک‌زاده، عضو کانون صنفی معلمان تهران نوشت:

 

چند وقتي است که در شبکه‌هاي اجتماعي توئيتر و اينستاگرام، چالش مانکن و اشتراک‌گذاري آن بسيار متداول شده و جاي خود را به چالش آب يخ که با هدف حمايت به بيماران ALS برپا شد، داده است؛ چالش‌هايي که چهره‌هاي شاخص ورزشي، اجتماعي و حتي سياسي را هم با خود همراه کرد.

 

۱۲ اکتبر، شروع جهاني اين چالش بود؛ يعني عمري کمتر از سه ماه اما اين چالش سابقه‌اي طولاني‌تر در آموزش‌وپرورش کشور ما دارد؛ نظامي آموزشي «ايستاده و نظاره‌گر».

 

دانش‌آشتياني در صحن علني مجلس، رتبه کنوني آموزش‌وپرورش کشورمان را در نظام بين‌المللي بر پايه ۱۱۰شاخص جهاني، ۱۴۱ از ۱۷۸ اعلام کرد و گفت قصد دارد آموزش‌وپرورش را از حالت «سکون» نجات دهد و در ادامه دفاع از برنامه پيشنهادي خود، نظام آموزش‌وپرورش ما را با 13,5 ميليون دانش‌آموز و يک ميليون معلم و مربي و... به يک «موزه» مقدس تشبيه کرده که دست به آن نخورده و ايشان با اعلام اين کد‌هاي شناسايي، آموزش‌وپرورش کشور را يک نظام ناکارآمد و غير‌مولد مي‌داند که از پويايي و تحرک دور شده است.

 

صحبت‌هاي آن روز دانش‌آشتياني، آموزش‌وپرورش امروز ما را چيزي شبيه به يک چالش مانکن سازماني به تصوير کشيده است که هر کدام از افراد حاضر در اين سازمان، از ويژگي‌هاي تخصصي و مديريتي برخوردار هستند اما براي تحول، از اين ظرفيت خود استفاده اجرايي نمي‌کنند. افراد کارآزموده‌اي که در حال گوش‌دادن به موسيقي بيتلز سياه (آهنگ مورد استفاده در ويدئو‌هاي ضبط‌شده چالش مانکن) و نظاره‌کردن همديگر هستند. آن قدر غرق در اجراي خوب اين چالش شده‌اند که انگار خواب عميق است نه چالش چند ثانيه‌اي. سيستم آموزشي يک کشور به‌عنوان سرمايه‌اي ضروري براي محقق‌شدن اهداف توسعه تلقي مي‌شود و مي‌توان آن را مهم‌ترين ابزار براي واقعيت‌بخش‌تر کردن آرمان‌هاي توسعه هر ملتي دانست و باید با بهره‌گيري صحيح از سياست‌هاي اصلاحي، اين حالت ايستا و ساکن را از آموزش‌وپرورش دور کرد.

 

از آنجا که هر سازماني داراي اهداف مشخص و ازپيش‌تعيین‌شده‌اي است و مديران بايد در راستای تحقق اهداف، بنا به نياز سازمان، تغييراتي را در برنامه خود داشته باشند که بتوانند آنها را به سوي اهداف تدوين‌شده هدايت کند؛ پس تنها راه پايان‌دادن به اين چالش، زماني هموار خواهد شد که تصميم‌گيران آموزشي از ويژگي بارز آموزش‌وپرورش کارآمد يعني استفاده از برنامه استراتژيک به دورنگري نسبت به موقعيت‌هاي موجود پرداخته و ساختار سيستم آموزش را به شکل باز و انعطاف‌پذير هدايت کنند. مديريت کارا، سازمان را اثربخش خواهد کرد.

 

براي دستيابي به يک آموزش‌وپرورش کارآمد و پويا، مديراني بايد در رأس فعاليت قرار گيرند که خود تصميم‌ساز باشند، نه مجري صرف تصميم‌هاي گرفته‌شده، نقش مديران در سطوح بالاي اين سازمان بايد علاوه بر اثربخشي و کارايي به يک مدير بهره‌ور تغيير کند که بتوانند با صرف حداقل منابع به اهداف برسند و هميشه به‌دنبال راه‌حلي از طريق کوچک‌ترين روزنه براي ازبين‌بردن فاصله بين وضعيت موجود و وضعيت مطلوب باشند.

 

اميدواريم که اين چند ماه باقي‌مانده از دوران وزارت دانش‌آشتياني، زنگ پاياني باشد براي چالش سازماني مانکن در اين وزارتخانه و نظام آموزش و پرورشي که جمود و فرسودگي بر آن غلبه دارد و خلاقيت در آن حلقه گمشده‌است.


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا